سایت شخصی ابوفاطمہ موسوی عبدالحسینی

جستجو

ممتاز عناوین

بایگانی

پربازديدها

تازہ ترین تبصرے

۰

موضع مومنانه ایران نسبت به جهان اسلام

 مسلکی رواداری فارسی یاداشت

موضع مومنانه ایران نسبت به جهان اسلام

رئیس بنیاد تقریب مذاھب ھند تحلیل کرد:

موضع مومنانه ایران نسبت به جهان اسلام

خبرگزاری تقریب_ شبه قاره هند

دفتر نمایندگی خبرگزاری تقریب (تنا) شبه قارہ ھند , 31 خرداد 1390 ساعت 14:36

دکتر خواجه افتخار احمد با تاکید بر این که جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی نسبت بہ فلسطین یک موضع روشن در پیش گرفت گفت :این کشور بعد از ۳۲ سال ھنوز از این موضع منحرف نشده است بنابراین مسلمانان جھان چشم امید بہ ایران دوختہ اند، زیرا در جھان اسلام بجز ایران، ھیچ یک کشور اسلامی یک موضع مومنانہ را نسبت بہ مسئلہ فلسطین اتخاذ نکردہ است .


به گزارش خبرگزاری تقریب «تنا» عبد الحسین رییس دفتر نمایندگی خبرگزاری تقریب واحد شبہ قارہ ھند  با دکتر خواجہ افتخار احمد در دھلی در خصوص عملکردش در زمان دو نخست وزیر هند ، شرایط رژیم صهیونیستی در فلسطین و نقاط ضعف جهان اسلام  بہ گفتگو نشست
پیش از شرح این گفت وگو یک بیوگرافی از عملکرد و سوابق علمی و فرهنگی دکتر خواجه افتخار احمد ارائه خواهیم داد.
دکتر خواجہ افتخار احمد از خانوادہ علمی روحانی ترک نژاد است  و تحصیلات ابتدائی خود را از مدارس دولتی آغاز کرد، سپس مدرک آموزش عالی را از دانشگاہ اسلامی علیگرہ ، دانشگاہ جامعہ ملی اسلامی و دانشگاہ امبیدکر دکترای رشتہ فلسفہ آموزش پرورش کسب کرد.
وی ابتداء مدرس و سپس مدیر کالج دانشگاہ اسلامی علیگرہ بود و علاوہ بر تدریس  حدود بیست و دو سال فعالیت ھای فرھنگی و  اجتماعی داشتہ  و در این مدت مشاور امور مسلمانان در زمان دو نخست وزیر ھند(نرسمھا راو و واجپاییبودہ است.
دکتر خواجه افتخار احمد کتابی به نام منشور مسلم تالیف کردہ  و مدعی است کہ در این کتاب تنہا راہ رشد سیاسی اجتماعی مسلمانان ھند ترسیم شدہ است.
وی معتقد است کہ قدرت ھای ضد اسلام و مسلمین به ویژہ آمریکا طبق یک طرح ، لبادہ تروریسم بر پیکر اسلام پوشانده است  و مسلمانان از این بابت خیلی ضرر و زیان متحمل می شوند.
افتخار احمد اعتقاد دارد که مسلمانان در مقابل چالش های پیش رو به سه گروه تقسیم می شوند اول این کہ می گویند این توطئه غربی ھا است و با این تحلیل شانہ خودشان راخالی  و اعلام می کند کہ بہ من ربطی ندارد، و بعنوان یک خطر و چالش قبول نمی کند ، گروہ دوم سر و صدا بلند می کند ، تظاھرات راہ می اندازند و موضع احساسی به خرج می دھند و باصطلاح بنیان گرا محسوب می شوند۔ وبا این عمل، دردی را درمان نمی کند بلکہ بہ ھمان طرح و توطئه ها علیہ اسلام و ادلہ آنھا برای اثبات اسلام حامی تررسیم را تقویت می رساند وبا عمل نسجیدہ خود طرح دشمنان ضد اسلام را درست ثابت می کند۔گروہ سوم که خیلی کم هستند ھر حرکت ضد اسلامی را به عنوان یک چالش می پذیرند و آن را فرصتی طلائی برای اصلاح سوظن نسبت  به اسلام عنوان کردہ  و به معرفی آموزہ ھای اصلی اسلام می پردازند و دکتر افتخار احمد خودش را طرفداراین گروہ می داند.
دکتر افتخار احمد ریاست کل ھند مجلس مسلم مجلس شورای(مجلس شورای اسلامی سراسر ھند)،و بین المذاھب مفاھمت فاؤندیشن آف اندیا (بنیاد تقریب مذاھب ھند) و دبیر کل سوسائتی فار پرموشن آف ایجوکیشن ایند اندین کلچر (انجمن پیشرفت آموزش پرورش و فرھنگ ھند)را به عہدہ دارد .

رییس دفتر نمایندگی خبرگزاری تقریب واحد شبہ قارہ ھند گفت وگو با دکتر افتخار احمد را با این سوال آغاز کرد:
جنابعالی مشاور دو نخست وزیر هند  در امور مسلمین بودید   در این مدت چہ خدماتی برای جامعہ اسلامی ھند ارایہ دادید؟
با نخست وزیر نرسمھا راو علاوہ بر مشاور، روابط نزدیک و صمیمانہ داشتم ، در نخست وزیری وی سانحہ مسجد بابری رخ داد  در این برھہ چند اقدام انجام شد کہ دارای اھمیت بنیادین بود.
متاسفانہ مسلمانان ھند فاقد حزب ملی ، مذھبی ، سیاسی و یا اجتماعی هستند بنابراین از وجود رھبری مقتدر نیز  محروم بوده اند  ولی در زمان نخست وزیری نرسمها اقدامات لازم با سازمان ھای ذیربط در راستای امور مسلمین انجام شد و  با تشکیل کمسیون امور اقلیتی (قومی اقلیتی کمیشن) بنده مسئولیت مشاور نخست وزیر را به عهده گرفتم.
آیا کمسیون امور اقلیتی با مشورت شما تاسیس شد؟
نمی توانم بگویم کہ با مشورت من تاسیس شد البتہ بنده در ارایہ طرح و مشورت  سهیم بودم.
وی در ادامه این گفت وگو با اشاره به تصویب قانون امتیازی اماکن مقدس در مجلس هند گفت : کار دیگری کہ در زمان نخست وزیری نرسمھا راو انجام شد تصویب این قانون بود زیرا در آن برهه  صدھا ھزار مسجد و مدرسه در سرتا سر ھند از جمله مسجد بابری در حال تهدید بودند  و طی این مصوبہ دولت موظف شد که تمام اماکن مقدسہ کہ در زمان آزاد سازی کشور یعنی  ۱۵ اوت ۱۹۴۷ میلادی (برابر با۲۳ مرداد ۱۳۲۶ شمسی) وجود داشت  بازیابی و حفظ کند و البته در آن زمان مسلمانان بہ این مصوبہ قانونی  اھمیت ندادند زیرا تصور می کردند این قانون  صرفا بہ سانحہ مسجد بابری متمرکز شده ولی بنده  معتقدم که این مصوبه  خدمت بزرگی به کشور خواهد کرد  و ھر نوع سانحہ احتمالی را برطرف می سازد زیرا این مصوبہ تاکنون  اماکن مقدسہ را حفظ کرده است۔
افتخار احمد برگزاری نشست سراسری ملی وقف را یکی از اقدامات بزرگ نرسمهاراو دانست و اظهارداشت : در آن نشست نخست وزیر نرسمہاراو در سخنرانی خود   برگزاری این همایش را  در تاریخ ھند بی نظیر عنوان کرد و سازماندهی اوقاف هند را عامل پیشرفت های علمی ،‌اجتماعی و اقتصادی مسلمانان هند دانست.
وی ادامه داد : اقدام کلیدی دیگر در زمان نخست وزیر نرسمہاراو راه اندازی  «ترمینال ویژہ حج»بود۔ که در حال حاضر  امور حج را سامان داده است.
وی به زمان  نخست وزیر  اتل بہاری واجپائی اشاره کرد و خاطرنشان ساخت : در سال ۲۰۰۴ میلادی وقتی منشور انتخاباتی نوشتہ می شد دربارہ حکم دادگاہ دربارہ مسجد بابری و موظف بودن حزب بھارتیہ جنتا  و احزاب ھم پیمان آن بویژہ آر ایس ایس ، وی ایس پی و … برای اجرای حکم دادگاہ مطلبی نیامدہ بود و من اینجا دخالت کردہ و  روشن ساختم کہ بی جی پی بہ حکم دادگاہ احترام خواھد گذاشت چہ در حق بی جے پی باشد یا علیہ آن ، ھمچنین تعہد حزب بی جے پی کہ در امور اتحادیہ مسلم پرسنل لا ھیچ دخالتی نخواھد کرد را دراین منشور به ثبت رساندم ۔.
وی با تاکید براین که ثبت این دو موضوع در منشور انتخاباتی ۲۰۰۴ میلادی کار خیلی بزرگی در حق مسلمانان ھند بود گفت : این اقدام در حالی صورت گرفت که  رھبران سیاسی مذھبی مسلمانان نتوانستند انجام دهند و  بندہ با تلاش و پیگیری این کار را انجام دادم ولی من تاکنون بر سر این موضوع مانور ندادم ، زیرا معتقدم بعضی وقت ھا تبلیغ،آثار سوء دارد۔

ھندوستان ھر چند کشور اسلامی نیست ولی بخاطر جمعیت مسلمانان از جھان اسلام جدا نیست،بنابراین به چه دلیل دولت ھند  سیاست مھاتما گاندی در قبال موضع فلسطینیان را نادیدہ گرفت و اسرائیل را به رسمیت شناخت و همچنین قرار داد ھای کلیدی با اسرائیل منعقد کرد ؟
تاریخ نہضت استقلال ھند مصادف با آزادی و تقسیم کشور بود۔ در ان زمان سیاست ھند بر دو نکتہ متکی بود،
درآن زمان  مسلمانان یک حزب داشتند بنام مسلم لیگ و این حزب مدعی بود کہ مسلمانان ھند از زندگی آبرومندانہ بھرہ مند نیستند  و باید حوزہ جداگانہ ای داشتہ باشند۔ بنابراین در نتیجہ کشور پاکستان بوجود آمد البته در کنار مسلم لیگ، کنگرہ ھند با ایدہ «متحدہ قومیت و یکپارچہ کشور» فعالیت کرد و تعدادی از مسلمانان با این شعار ھمصدا شدند و در حفظ وحدت کشور خدمات ارزندہ ارایہ دادند.
وی افزود :طرف دیگر در میان ھندوھا یک قشر خیلی متعصب به نام هندو مهاسبها دارای افکار ضد اسلامی وجود دارند کہ قبل از آزادی کشور فعال بودہ و از شعار و فعالیت ھای «مھاسبھا» مسلمانان ھند آیندہ خود در ھند تاریک می دیدند بنابراین بہ فکر بنیانگذاری کشور جدا گانہ شدند کہ رھبری آن را محمد علی جناح به عہدہ داشت و با تاسیس کشور پاکستان این طایفہ افراطی ھند (مھاسبھاتقویت پیدا کرد و اقدامات  این طایفہ باعث بروز درگیری هایی در کشور شده که  ھزاران قربانی مسلمان گرفتہ است  با این مقدمہ بہ اصل سوال موضوع اسرائیل می پردازم۔
گاندی در امر جلب اعتماد مسلمان کشور به ویژه دنیای اسلام  موفق بود، زیرا سیاست خود را متمسک بہ سلسلہ خلافت عنوان کردہ  و خود را مدافع مردم  فلسطین می دانست ولی من معتقدم کہ در کنار شعار ھای یاد شدہ گاندھی جی و کنگرہ،  از روز اول با یھودی لابی ھمکاری و ھم پیمانی داشتند و نباید از این حقیقت چشم پوشی کرد۔ صرف نظر از این مسئله کہ اخیرا در زمان نخست وزیری نرسمھا راو روابط ھند با اسرائیل علنی و  شکل رسمی بخود گرفت ،  قبل از آن ھم در سال ۱۹۷۷ میلادی ھنگامی کہ حزب جنتا پارتی بہ حاکمیت کشور رسید،  این شایعہ عام بود کہ «مرشدعیان» بہ ھند سفر کردہ بود۔ من معتقدم کہ ھند ھمیشہ با اسرائیل روابط داشتہ و تا زمان نرسمھا راو این روابط آشکار شد و اکنون این مناسبات   استراتژیکی و خیلی  گستردہ است
این یک واقعیت تلخ است کہ لابی صهیونیست اینقدر بسیار قوی است اخیرا شما دیدید کہ نتانیاھو چگونہ در مجلس مشترکہ آمریکا مانند یک رییس  سخنرانی می کرد و این مسئله  تسلط یھودیان بر آمریکا را روشن می کند.
وی با تاکید براین که  تمام دنیا بنحوی تحت تاثیر لابی صهیونیستی است گفت :  کشور ھای اسلامی ھرکدام بہ نوبہ خود با مصلحت ھای خاص  با اسرائیل در ارتباط است و نمی خواھد با اسرائیل درگیر شودو وجود آمریکا و اسرائیل مکمل یکدیگر بنظر می رسند۔ در چنین اوضاعی ھند ھم کہ راہ پیشرفت را در پیش گرفتہ با این طایفہ ھمدست شدہ است۔

جنابعالی به عنوان یکی از نخبگان ھندی بہ اسرائیل سفر رسمی داشتہ و  با حکام اسرائیل ملاقات کردید به نظر شما  حقوق مردم فلسطین رعایت می شود؟
 
من دو سفر داشتم در سفری اولی اول اسرائیل سپس فلسطین و در سفر دومی اول فلسطین سپس اسرائیل بنده تصور می کنم ھر یک از مسلمانان بایستی اسرائیل را با چشم خود ببیند۔یک کشور کوچک کہ در یک گودال واقع است و در اطراف آن مسلمانان ساکن ھستند۔ ولی اینقدر قدرتمند است کہ تمام کشور ھای عربی در مقابل وے مغلوب ھستند.
مطلب دوم؛ در اسرائیل ۱۷ در صد جمعیت مسلمانان تشکیل می دھند۔من مسلمانان اسرائیل را با مسلمانان ھند مقایسہ کردم و این نتیجہ را بدست آوردم کہ سیاستی کہ اسرائیل با ۱۷ در صد مسلمانان خود بکار می برد کاملا ھمان سیاست ھند با ۲۰۰ میلیون مسلمانان خود است در اسرائیل مسلمان وزیر است و در ھند ھم مسلمان وزیر است ولی نہ در اسرائیل وزیر مسلمان برای مسلمانان مفید است و نہ وزیر مسلمان در ھند برای مسلمانان خود مفید است۔ برای غیر مسلمانان می تواند ھر کار را انجام بدھد ولی برای مسلمان یک کار ھم نمی تواند درست انجام بدھد۔در اسرائیل و ھند مسلمانان بظاھر قدرت سیاسی دارند وزیر دارند وکیل دارند، احزاب سیاسی دارند ولی نمی توانند در حمایت مسلمانان خود اقدامی بکنند۔ در اسرائیل ھم مرکز وقف موجود است در ھند ھم مرکز وقف موجود است۔ انجا ھم دادگاہ ھای شرعی وجود دارند و بظاھر در ھند ھم مسلم پرسنل لا موجود است۔ در اسرائیل ھم چند یک شھرک ھای مسلمانان نشین وجود دارند کہ از امکانات موجود در کشور بھرمند ھستند ولی خارج آن مسلمانان در چہ وضعی اند باید دید در ھند ھم ھمینطور است۔ در اسرائیل مسلمانان بیشتر لاستیک سازی  مشغول ھستند در ھند ھم ھمینطور است۔ و اما فلسطین۔
دربارہ فلسطین باید عرض کنم، مشکل اولی فلسطین و بزرگترین این است کہ خودشان در دو گروہ تقسیم اند و این خیلی تاسف بار است و دومی مشکلات عموم مردم فلسطین است ۔ مردم فلسطین در وضع اسفناکی بسر می برند، زندگیشان مثل کسانی می ماند کہ در یک چاہ زندگی می کند و آب آن را می خورند و خودشان را زندہ نگہ می دارند .
آب در فلسطین بہ مصرف یھودی ھای اسرائیل می رسد ، ۷۰درصد آب بہ اسرائیل می رود و یھودی ۲۴ ساعت آب آشامیدنی را دارند ولی برای مسلمانان فلسطین روزانہ یا ھفتگی چند ساعت این آب در اختیارشان گذاشتہ میشود۔ این یکی از ظلم ھای بزرگی است کہ اسرائیل نسبت بہ مسلمانان فلسطین روا داشتہ است.
در میان یھودی ھای اسرائیل چند گروہ وجود دارند کہ دارای افکار مختلف ھستند ۔ یک گروہ کہ دارای حمایت زیادی است طرفدار بازیابی فلسطین سال ۱۹۶۷ میلادی می باشد۔ و دارای افکار سوشیالیست ھستند۔ یک گروہ دیگر کہ حدود ۱۲-۱۳ در صد طرفدار دارد خواھان اسرائیل بزرگ و حاکمیت صھیونیسم است و گروه سوم کہ مخالف اسرائیل است و نمی خواھند اسرائیل باشد۔ طبق شریعت خود قیام دولت اسرائیل را غیر شرعی تلقی می کند۔ و این طایفہ اینقدر دقیانوسی است کہ در خانہ ھای شان شما رادیو ، تلویژیون را نمی بینید۔ دستگاہ ھای صنعتی پیدا نمی کنید۔  یک طایفہ دیگر نیز وجود دارد  کہ الان نتانیاهو نماینده آن است و  این گروہ خیلی تندرو است ھر چند طرفدار تاسیس فلسطین است ولی اینقدر می خواھد بال و پر آن را بتراشد کہ ھیچ وقت باوجود بدست آوردن نام کشور نتواند بعنوان یک کشور عمل کند۔
مطلب آخر دربارہ فلسطین این که قبل و بعد از ۱۹۶۷ میلادی و قبل از کمپ دیود عرب ھا گفتند کہ ما اسرائیل را بہ رسمیت نمی شناسیم و خواھان نابودی اسرائیل بودنددر سال ۱۹۴۸ میلادی اسرائیل بوجود آمد و اشغال فلسطین آغاز شد تا اینکہ در جنگ ۱۹۶۷ م اسرائیل قسمت ارشد فلسطین را اشغال کرد۔ و دنیای عرب خواھان بازیابی فلسطین سال ۶۷م است۔ می خواستم از اینہا بپرسم کہ اگر مراد از فلسطین ھمین بودہ پس مخالفت شما با اسرائیل برای چہ بود؟۔ جنگ با اسرائیل بخاطر چہ بود؟ جنگ ھای ۶۷۔۷۳ ۔۷۹ برای چہ بود۔ الان شما کجا ایستادہ اید!۔ و الان تمایل نشان می دھید در بازگشت موضع ۱۹۶۷ درحالیکہ اسرائیل می خواھد پر و بال فلسطین را قیچی کردہ  به رسمیت بشناسد۔
این اوضاع در درجه اول به علت عدم  ھمکاری احزاب فلسطینی بوجود آمده  و ثانیا دنیای عرب خیلی ضعیف و ناتوان است کہ بتواند نقشی ایفا کند زیرا نظام دیکتاتور بر آن حاکم است و مردم در حکومت نقشی ندارند۔ حکومت ھای عربی صرفا در تلاش برای حفظ حاکمیت خود می ماند در حالیکہ این کار ھم از  (دیکتاتور ھا) بر نمی آید  تنہا ایران است کہ بعد از انقلاب اسلامی نسبت بہ فلسطین یک موضع روشن در پیش گرفت کہ بعد از ۳۲ سال ھنوز از آن انحراف نداشته است بنابراین مسلمانان جھان چشم امید بہ ایران دوختہ اند، زیرا در جھان اسلام بجز ایران، ھیچ یک کشور اسلامی یک موضع مومنانہ را نسبت بہ مسئلہ فلسطین اتخاذ نکردہ است .

اگر اسرائیل را یک قدرت بزرگ بدانیم، چگونه حزب اللہ با یک اقدام انقلابی ۳۳ روز با اسرائیل جنگید و قدرت اسرائیل را زیر پای خود لہ کرد؟
قدرت متشکل از ابعاد مختلف است قدرت سیاسی یعنی استحکام سیاسی و قدرت اقتصادی یعنی استحکام اقتصادی۔امروز اگر اقتصاد اسرائیل را با تمام کشور ھای عربی مقایسہ کنید اقتصاد اسرائیل پیش گام است  تا زمانی کہ شما چھار جبہہ
۱۔استحکام اقتصادی با تمام ضوابط زیربط، ۲.پیشرفت عموی در اغلب امور۔۳۔استحکام دفاعی با تمام شرایط، ۴۔استحکام سیاسی (داخلی و خارجینداشتہ باشید بہ ھدف مطلوب دست پیدا نمی کنید۔ و متاسفانہ کشورھای اسلامی این 4 ویژگی را   ندارند۔

عبدالحسین سوال خود  با کمی توضیح تکرار کرد و پرسید کہ سوال من در بارہ مقاومت حزب اللہ در مقابل اسرائیل بود کہ حزب اللہ یک کشور نیست یک حزب است چطور باصطلاح دست خالی با اسرائیل جنگید و پیروز شد۔ لبنان با اسرائیل نمی جنگید بلکہ حزب اللہ با اسرائیل جنگید، تحلیل شما نسبت بہ این مقاومت چیست؟
مقاومت حزب اللہ در مقابل اسرائیل آموزہ ھای بزرگی برای کشور ھای اسلامی را دارد و این که چند نفر به علت یک آرمان بزرگ  حزب تشکیل دھند و ھمدلی و ھمکاری را در آن حاکم سازند و با یک قدرت بزرگ دفاعی مثل اسرائیل ۳۳ روز دست و پنجہ نرم کند و او را با شکست فاش روبرو سازد آموزہ بزرگی برای عالم اسلام است کہ کمی در مقابل حزب اللہ خجالت بکشند.

شما گفتید نسبت بہ مسئلہ فلسطین تنہا موضع ایران روشن است ، بفرمائید کہ از دیگر کشور ھای اسلامی چہ انتظاری دارید؟
بیانات رئیس جمھور ایران مبنی بر نابودی اسراییل ، من مخالف این زبان . لہجہ ھستم ۔ این سبک سخن گفتن  ھیچ دردی را درمان نمی  کند۔
مطلب دوم؛نسبت بہ جھان اسلام است۔ بنده رھبر روحانی فعلی ایران را خیلی دوست دارم وخیلی واجب الاحترام می دانم ، بیانات و پیغامات ایشان  تا حد کافی ترجمانی جھان اسلام بوضوح دیدہ می شود۔ و از  رئیس جمھور انتظار می رود  شیوہ و اسلوب رھبری را دنبال کند زیرا با تھدید ھدف تامین نمی شود .
مسلمانان سازمان ھای زیادی ھمچون سازمان کنفرانس اسلامی، گلف کارپوریشن کونسل،آرگنائزیشن آف افریکن یونیتی،و عرب لیگ را دارند ولی ھمہ برای نام است۔این ھمہ سازمان ھا برای فلسطین ھمایش برگزار می کننداعلامیہ ھا  به تصویب می رسانند  ولی واقعیت این است کہ از دست اینہا کاری ساختہ نیست۔ متاسفانہ جھان اسلام در برھہ فعلی در وضعیت دست و پا شکستہ قرار دارد و توان ایفای نقش مثبت در مورد مسائل فلسطین را ندارد.

قیام مردمی در کشور ھای عربی را چگونہ ارزیابی می کنید،آیا این تحولات بیانگر رشد سطح سیاسی مردم و یا انقلاب اسلامی است؟
این نہ رشد سیاسی و نہ انقلاب اسلامی است۔ واقعیت این است کہ عرب ھا ذخائر نفتی را در تصرف خود دارند  و در دنیا یک مافیا نفت نیز وجود دارد کہ ھمشہ با دید طمع بہ آن چشم دوختہ و درصدد غارت آن می باشندقدرتھای دنیا می خواھد عرب یا مسلمان  روی پای خود نایستدو  استحکام سیاسی و اقتصادی نداشتہ باشند و  به عنوان یک قدرت در دنیا بروز پیدا نکند.
آمریکا ھر کجای دنیای اسلام یک کشور و یا چند کشور را می بیند کہ چند قدم به سمت پیشرفت بر می دارند و قدری استحکام سیاسی و اقتصادی درمیان انہا بوجود آمدہ، با یک بھانہ ای وضعی به وجود می آورند کہ کل نظام بھم می خورد و دوبارہ بہ عدم استحکام برمی گردند۔ آمریکا ھمیشہ در صدد یک بھانہ می گردد ، یک زمانی خواست به نام ترریسم اھداف خود را محقق سازد و اھداف خود را حاصل کند  یک وقت مسئلہ روسیہ و کمیونیسم  را پیش کشید،کمیونیسم خاتمہ یافت اسلام مطرح شد، د رحال حاضر هم  جمھوریت را  مطرح می کند، در حال حاضر آمریکا پیشرفت جهان اسلام را دیده و نتوانسته تحمل کند در لیبی ببینید چہ می کند۔تا دیروز ھمین آمریکا با سرھنگ قذافی تمام معاملات طی کردہ روابط سیاسی برقرار کردہ بودند و الان بر سر او ریختند۔ ھمین وضعیت در یمن است، یا مصر تا دیروز حسنی مبارک عزیز آمریکا بود الان چہ شد ؟ مسلمان متاسفانہ نہ دوست خود را و نہ دشمن خود را خوب می شناسد و ھمین خاطر ھر بار با خسارت مواجع می شود۔

 


تبصرے (۰)
ابھی کوئی تبصرہ درج نہیں ہوا ہے

اپنا تبصرہ ارسال کریں

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی